پنجشنبه, ۰۹ آذر ۱۴۰۲

درباره گناباد

دشت ریواس زیبد

دشت ریواس زیبد

دشت ریواس زیبَد یا دشت ریواچ یک دشت ریواس در حاشیه کویر گناباد وبجستان است که به دلیل نوع گونه منحصر به فرد از ریواس در ایران و جهان شهرت دارد.
این دشت در فاصله ۱۲ کیلومتری گناباد و در دو سوی جاده دهستان زیبد قرار دارد. دشت ریواس زیبد تنها گونه ریواس از نوع ساقه بلند و سرخ رنگ در ایران و جهان هست که عمری بسیار طولانی دارداین ریواس در طول دو ماه عمر خود به رنگهای مختلفی در می آید و سرانجام تمامی برگها و ساقه و گل به رنگ سرخ در می آید و خشک می‌شود. خواص دارویی ان از قدیم معروف بوده است. این دشت درقسمت جنوب شهرستان گناباد ودر حاشیه جاده روستاهای دهستان زیبد قرار دارد. دشت ریواس زیبد در یک منطقه ۵۰۰ هکتاری بطور فشرده‌ای ریواس قرمز دارد و در ۱۴ هزار هکتار دشت زیبد بصورت پراکنده این گونه ریواس رنگی پهن برگ و ساقه بلند وجود دارد که به همراه دشت ریواس شهر بابک دو زیستگاه منحصر به فرد این گونه ریواس در ایران و جهان را دارا است. دشت ریواس زیبد گناباد و دشت ریواس شهربابک مانند فرش قرمزی است که در دشت پهن شده است. این گیاه در زمان گلدهی که اوایل اردیبهشت ماه می‌باشد کاملاً به رنگ قرمز در می‌آید و آنچنان صحنهٔ زیبایی را ایجاد می‌کند که هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کند. گل ریواس که به گل نشستن آن بسته به شرایط بارندگی دارد در آب و هوای خنک و مناطق کوهستانی رشد می‌کند و دارای منابع غذایی و دارویی بسیاریست و از نظر غذایی دارای ویتامین‌های a,b،c و مواد معدنی همچون کلسیم، پتاسیم و سدیم است، همچنین یک داروی گیاهی است که جهت تمدد اعصاب، رفع نارسایی کبدی و دردهای معده استفاده می‌شود و این گیاه یک انگل کش قوی است. از ساقه آن نیز برای تهیه خورشت، مربا و ترشی استفاده می‌شود اما اگر به گل بشیند برای صنعت رنگرزی و مواد شوینده و برای خوراک دام استفاده می‌شود.
ریواس زیبد از تنوع گل و رنگ برخوردار است و موقع خشک شدن تماماً سرخ رنگ می‌شود.

دشت خار انگبین
اگرچه دشت زیبد بنام دشت ریواسی معروف است اما در حاشیه آن در بخش جنوبی دشت وسیع خار انگبین یا ترنجبین وجود دارد

دشت اسپند
در بخشهایی از دشت ریواس محوطه‌های گسترده‌ای از رویش اسپند یا اسفند وجود دارد؛ که از آن برای ساخت اسفنجی و دود کردن در مراسم‌های مذهبی استفاده می‌شود.

- «دشت زیبد». مجله دریای پارس. بازبینی‌شده در ۵ مارس ۲۰۱۶. 


..:: گالری عکس ::..

روستای ریاب

روستای ریاب

روستای ریاب در دشت گناباد (در اراضی دشتی - دامنه‌ای) واقع شده‌است. روستای هدف گردشگری ریاب در ۳ کیلومتری غرب گناباد واقع شده و فاصله اندکی با قنات قصبه گناباد دارد. ریاب از جاده بین روستایی آغاز و به دسترسی‌ها در پایین‌ترین رده‌ها ختم می‌شوند. معبر اصلی روستا، جهت جنوب‌شرقی به شمال‌غربی دارد و با دو مسیل با جهت جنوب‌غربی به شمال‌شرقی قطع می‌شود.
به‌طور کلی اقلیم بومی منطقه به علت واقع شدن در حاشیه کویر و دوری از دریا از نوع آب و هوای صحرایی و بیابانی گرم و خشک است. از مهم‌ترین ویژگی‌های اقلیم منطقه پدیده خشکی است. این روستا از نظر پهنه‌بندی اقلیمی، در اقلیم گرم و خشک قرار دارد.
عمده آب کشاورزی از قنات آن تأمین می‌شود. مزار ابومنصور ریابی در نزدیکی مظهر قنات قرار دارد. ساکنین بیشتر به کشاورزی سنتی مشغول هستند.بناهای مسکونی قدیمی همه گلی با تزیینات آجری می‌باشند. مسجد، در قلعه، انبار آب بالای ده، انبار آب قلعه، مزار ابومنصور، برجهای قلعه، مدرسه قدیم، حمام و.... از جمله دیدنیهای این روستا است.
ریاب دارای هزار سال تاریخ مکتوب بوده و جزو قدیمی‌ترین روستاهای گلی کشور به حساب می‌آید. این روستا در سال 1387 هجری شمسی در زمره آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است. روستای ریاب در طی سالیان متمادی که از عمرش می‌گذرد چندین بار تغییر مکان داده است، به گونه ایکه هم اکنون قبرستان قدیمی ده در درون بافت مسکونی واقع شده و مردم اقدام به ساخت خانه بر روی آن نموده‌اند. قبرستان جدید ده در کنار دهانه قنات و در مجاورت مزار خواجه ابومنصور ریابی قرار دارد.

وجه تسمیه
ریاب بر خلاف اعتقاد بعضی در مورد وجه تسمیه آن که معتقدند «ری آب» است، تسمیه صحیح آن «رمی آب» است، زیرا رشته قنات طولانی آن بیش از بیست کیلومتر امتداد دارد و از جنوب‌شرقی به طرف شمال غربی در امتداد است.
سلطان حسین تابنده در کتاب مفصل خود با عنوان تاریخ و جغرافیای گناباد می‌گوید:
ریاب دارای آب شیرین و گوارا است و در واقع بدین علت اصل آن روی آب بوده‌است.

چگونگی شکل‌گیری و هسته اولیه
مشخصات و ویژگی‌های زمین و عوارض طبیعی بستر روستا در شکل‌گیری سیمای کالبدی روستا نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. در زمره این ویژگی‌ها شکل پستی‌ها، جنس زمین، موقعیت آن نسبت به عوارض طبیعی مثل رودخانه و … تأثیرات بارزتری دارند. ریاب روستایی مسطح و صفحه‌ای است که بدون برنامه از پیش تعیین شده در دشت شکل گرفته‌است. عمده‌ترین عامل قابل تشخیص در شکل‌دهی معابر روستا شکل‌گیری معابر همراه به حرکت آب و مسیر نهرها و رودخانه‌های جاری در روستا است. هسته اولیه روستا در حدود ۲۰۰ سال قبل به‌وجودآمده‌است و مرحله اول توسعه روستا از مرکز روستا در محل قلعه آغاز شد و به تمامی جهت‌ها به خصوص شمال و شمال‌شرق گسترش یافت (البته در ادامه اشاره خواهد شد روستا قدمتی بیش از این دارد و ظاهراً این مدت مربوط به روستای کنونی است). گرایش رشد روستا ابتدا به سمت شمال‌غرب نمایان است. در این مرحله وسعت روستا بسیار کم بود، الگوی معماری در بخش کهن روستا برای مدت‌های مدیدی ثابت ماند و به همین سبب امکان تفکیک زمانی وجود ندارد. فقط حضور قلعه را به‌عنوان هسته اولیه روستا می‌توان ذکر کرد. بناهای این بخش آب انبار مسجد و سردابه‌های مشرف به مسجد حمام ساختمان‌های سه‌گانه خوانین روستا (خاندان ناصریان ) از این جمله هستند.
مرحله بعدی توسعه تا زمان انقلاب اسلامی در جهت شرق هسته اولیه اتفاق افتاد. وجود باغات از عوامل اصلی این تغییر جهت بود. بعد از این مرحله روستا با کمبود اراضی مناسب توسعه روبه‌رو شد، زیرا بافت آن از طریق شمال و شرق توسط باغات محصور شده‌است.

قلعه
این روستا دو قلعه تودرتو دارد که هر قلعه دارای برج و بارویی جداگانه است. درون قلعه میانی مهمان‌خانه بزرگی بوده که سالخوردگان روستا آن را به یاد دارند. درداخل قلعه دوم خانه‌های متعددی وجود داشته که افراد خارج قلعه خواروبار و اشیاء قیمتی خود را در آنجا می‌گذاشتند. قلعه اصلی روستا به شکل مربع بوده و هر ضلع آن صد قدم طول دارد. دیواره‌های قلعه از جنس گل به همراه سنگ‌های ریز و درشت است که وجود سنگدانه‌ها قابل تشخیص است. در ۴ گوشه این مربع، ۴ عدد برج برای نگهبانی ساخته شده‌است. ۲ عدد برج هم در داخل قلعه ساخته شده بود که وظیفه حفاظت داخلی قلعه را بر عهده داشت. حداقل ارتفاع این برج‌ها ۱۰ متر بوده‌است.
دورتادور این قلعه خندقی به عرض تقریبی ۶ متر و عمق ۴ متر کنده شده بود که در مواقع خطر دشمن آن را پر از آب می‌کردند تا راه آنان را سد کنند که خود محافظی دیگر برای قلعه بود. هم اکنون خندق به علت آلودگی پر شده‌است. دو برج دیگر در روستای ریاب وجود دارد که در قسمت غربی روستا است. برج کوچک در حاشیه محور شرقی به غربی روستا و برج بزرگ ضلع غربی در مجاورت منزل علیپور قرار دارد. این برج با تناسبات زیبای حاکم بر عرض طول و ارتفاع و طاق زیبای مستقر در گذر برج کنگره‌های متناسب در لبه برج و بازشوهای ظریف اطراف آن جزء یکی از شاخص‌های عمده معماری است. این برج ۴ طبقه بوده و هر قسمت مخصوص یک عمل در نظر گرفته شده بود.طبقهآخر آن محل نگهبانی بوده‌است.

خانه ناصریان
در چوبی این خانه بزرگ، به یک هشتی باز می‌شود که محل انتظار مهمان‌ها بوده‌است. هشتی طوری قرار دارد که به هیچ وجه داخل خانه دیده نمی‌شود. پس از هشتی وارد یک راهرو می‌شویم که ما را به درون حیاط خانه رهنمود می‌کند. این خانه‌ها هیچ‌گونه پنجره‌ای به بیرون ندارد و تمام درها و پنجره‌ها به سمت حیاط خانه باز می‌شود. حیاط خانه محوطه‌ای به مساحت ۱۷۵ متر است که به جز قسمت باغچه از خشت‌های خام پوشیده است. در قدیم حوضچه‌ای زیرزمینی در وسط حیاط قرار داشته که برای ذخیره آب استفاده می‌شده است.

یکی از جاذبه‌های خاص این روستا پخت نان است. در روستاهای گناباد حرفه پخت نان مختص زنان است. ابتدا آرد را با آب و خمیر ترش به میزان مناسب مخلوط کرده و از آن خمیر می‌سازند. آنگاه خمیر را اصطلاحا «چونه» کرده و پس از پهن کردن به دیوارهای تنورهای هیزمی می‌چسبانند تا پخته شود. در روستای ریاب انواع مختلفی از نان‌ها طبخ می‌شود.

نمد مالی
نمد مالی یکی از حرفه‌های بومی صنعتگران روستاهای گناباد است. محصولاتی مانند کلاه نمدی، پالتو نمدی، نمد زیرانداز از جمله فرآورده‌هایی است که علاوه بر رفع نیازهای روستاییان به گردشگران و مسافران نیز عرضه می‌شود.

معماری خانه‌ها
معماری کویری خانه‌های بافت تاریخی ریاب به سبک معماری خانه‌های مناطف کویری شباهت دارد. کارشناسان برای اولین بار در این منطقه با بادگیرهایی مواجه شدند که مانند بادگیرهای یزد، با دریچه‌ای مستقیما به سردابه متصل می‌شوند. دیگر تزیینات این خانه‌ها نیز بسیار قابل توجه است. به‌طور کلی بناهای ریاب شاید بر خلاف عمارت‌های یزد و اطراف آن باشکوه نباشند، اما زیبایی خاص خود را دارند که همین ویژگی از جمله مواردی است که این روستا را در ردیف روستاهای هدف گردشگری در استان خراسان قرار داده است. این بناها تمامی نیازهای ساکنان خود را برآورده می‌کنند. در اغلب کوچه‌های این محله، ساباط یا سقف‌هایی برای ایجاد سایه ساخته شده‌اند و تمامی خانه‌ها دارای سردابه، حوضخانه و بادگیر هستند. جهت خانه‌ها نیز به گونه‌ای است که وزش بادهای کویری، ساکنان منازل را در گرمای طاقت‌فرسای روزهای بلند تابستان خنک کند. وجود حیاط‌های خصوصی داخلی و معطوف شدن خانه‌ها به این حیاط‌ها از ویژگی‌های معماری در این منطقه است. این حیاط‌ها به‌عنوان عامل ایجاد رطوبت اهمیت فراوان دارند. اتاق‌ها که رو به حیاط باز می‌شوند نسبت به باد و طوفان شن و سرمای شدید محافظت می‌شوند. نمونه بارز این معماری را می‌توان در مسجد روستا با صحن حیاط گسترده دید. بناهای مسکونی قدیمی همه گلی با تزیینات آجری هستند. این روستای زیبا علاوه بر طبیعت سرسبز و خرم جاذبه‌های تاریخی بسیاری دارد. از جمله می‌توان به بافت قدیمی روستا با معماری سنتی و تعداد زیادب خانه‌های مسکونی قدیمی اشاره کرد. مسجد، درقلعه، انبار آب بالای ده، انبار آب قلعه، مزار ابومنصور، برجهای قلعه، مدرسه قدیم، حمام و... از جمله دیدنی‌های این روستا است.

بوم‌گردی در روستای ریاب
ریاب دارای هزار سال تاریخ مکتوب بوده و جزو قدیمی‌ترین روستاهای گلی کشور به حساب می‌آید. روستای ریاب طی سالیان متمادی که از عمرش می‌گذرد چندین بار تغییر مکان داده است، به گونه‌ای که هم اکنون قبرستان قدیمی ده در درون بافت مسکونی واقع شده و مردم اقدام به ساخت خانه بر روی آن کرده‌اند. ریاب غربی‌ترین و مرتفع‌ترین دهات گناباد است. جمعیت این روستا طبق آمار سال ۱۳۰۹ حدود ۱۲۰۰ نفر بوده که خود دلیلی بر عظمت این روستا است. قبرستان جدید ده در کنار دهانه قنات و در مجاورت مزار خواجه ابومنصور ریابی قرار دارد.
کیوان قزوینی در کتاب بحیره در شرح حال ابومنصور ریابی می‌نویسد:
با این گفته‌های می‌توان دریافت بافت معماری مهندسی ریاب، ۱۰ قرن سابقه دارد.
این روستا در سال ۱۳۸۷ شمسی در زمره آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است. در سال‌های اخیر و با قرار گرفتن در فهرست روستاهای هدف گردشگری، سازمان میراث فرهنگی نیز اقدام به مرمت بخش‌هایی از این روستای تاریخی کرده‌است. اداره میراث فرهنگی معتقد است این روستا با معماری خاص خود قابلیت تبدیل شدن به یک مجموعه تاریخی گردشگری دارد. سازمان میراث فرهنگی برای جلوگیری از نابودی بافت فرسوده که نشانی از معماری اصیل ایرانی است، بازسازی خانه‌ها و بافت تاریخی را در دستور کار خود قرار داده است و اعتقاد دارد با انجام چنین کارهایی بوم‌گردی در این روستای تاریخی رونق می‌گیرد و ظرفیت‌های نهفته روستا شکوفا می‌شود. در حال حاضر و با توجه به ایجاد زیرساخت‌های گردشگری از جمله ایجاد اقامتگاه روستایی در ریاب در تعطیلات نوروز شاهد حضور روزانه ۷۰۰ الی ۱۰۰۰ نفر از مسافران نوروزی و گردشگران به این روستا هستیم. خوشبختانه موج بسیار خوبی در روستای هدف گردشگری ریاب ایجاد شده، به گونه‌ای که مردم و ساکنان روستا نیز با هدف تبدیل شدن این روستا به یک مقصد زیبای گردشگری در استان تلاش می‌کنند و در حال حاضر برخی از مالکان خانه‌های تاریخی این روستا برای ثبت خانه‌های خود پیشقدم شده‌اند. به گونه‌ای که اولین اقامتگاه روستایی در ریاب چندی پیش با حضور و اسکان تعدادی از گردشگران اروپایی در این روستا افتتاح شد.
اهالی ریاب از مهمانان و گردشگران روستا با بازی‌های محلی، رقص‌های محلی به‌ویژه چوب بازی، کشتی سنتی و آوازها و موسیقی محلی (با سازهای نی، دوتار، سرنا و دهل) استقبال می‌کنند. همچنین در سفره‌های خود با غذاهای محلی مانند آش، اشکنه، تخم مرغ شیره، گُرماست، بَلغور، قُطاب، جوش پره، کُلومپه، توگی و جنگل و لبنیات محلی پذیرایی می‌کنند.

-ویکی پدیای فارسی

با تشکر از آقایان امین محمدی و محمود قاسمی

..:: گالری عکس ::..

اقامتگاه بوم گردی قوامیه

اقامتگاه بوم گردی قوامیه

اقامتگاه بوم گردی قوامیه (خانه علیپور) متعلق به دوره قاجاریه که با معماری سازگار با محیط خاص کویری ساخته شده، به شماره ۱۳۱۷۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت رسیده است. بنای مذکور با طرح و نقشه های چهار ضلعی به حیاط مرکزی ارتباط پیدا می کند که فضاهایی شامل برج، هشتی ورودی، اتاق بادگبر و بادگیر، ایوان، حمام و سرداب می باشد. سقف های بنا از نوع گنبدی و طاق و تویزه بوده و همچنین بنا دارای تزئینات و کتیبه های گچی می باشد. از شاخص ترین قسمت های خانه می توان به برج اشاره نمود که دارای سه طبقه جهت دیدبانی و حفاظت کاربرد داشته است.
این خانه از قسمت در ورودی شروع می شود ؛ در چوبی این خانه بزرگ به یک عدد هشتی باز می شود .که محل انتظار مهمان ها بوده است. هشتی طوری قرار دارد که به هیچ وجه داخل خانه دیده نمی شود. پس از هشتی وارد یک راهرو می شویم که مارا به درون حیاط خانه رهنمود می کند. این خانه ها هیچ گونه پنجره ای به بیرون ندارد و تمام در ها و پنجره ها به سمت حیاط خانه باز می شود.حیاط خانه محوطه ای به مساحت ۱۷۵ متر می باشدکه به جز قسمت باغچه از خشت های خام پوشیده است. در قدیم حوضچه ای زیرزمینی در وسط حیاط قرار داشته که برای ذخیره آب استفاده می شده است و اکنون در حال مرمت آن می باشند.
این اقامتگاه بومگردی از ابتدای سال ۱۳۹۵ به کار خود شروع کرده است .
شماره تلفن: 3488-746-051
شماره همراه:09158271687

..:: گالری عکس ::..

 موزه مردم شناسی (مدرسه نجومیه)

موزه مردم شناسی (مدرسه نجومیه)

بنای این مدرسه در کوی شرقی گناباد در مجاورت یکی از سردرهای ورودی مسجد جامع این شهر واقع است. این مدرسه از یادگارهای معماری اسلامی در دوره صفویه است که نشان دهنده ارج و مقام علم و دانش در این شهر در زمان خود است که به دلیل تدریس علم نجومو افلاک در این مکان به مدرسه نجومیه نیز مشهور است.

موزه مردم شناسی مدرسه نجومیه در سال 1385 در دوازده غرفه عبارت از غرفه‌های مشاغل سنتی آداب و رسوم ومشاغل سنتی از یاد رفته می‌باشد. این موزه به همت کارشناسان سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری خراسان رضوی ساماندهی شده است.

 

آب انبار شریعت

آب انبار شریعت

اين مكان كه معروف به آب انبار حسينيه است مربوط به دوره قاجار می‌باشد و توسط شخصي خير به نام آقاي شريعت به ميراث فرهنگي و گردشگري واگذار گرديده است. اين آب انبار در حال حاضر به صورت نمايشگاهي از آثار مردم شناسي مرتبط با آب در معرض ديد بازديد كنندگان قرار گرفته است.
نورپردازي پلكان و مخزن آن زيبايي خاصي به اين بناي تاريخي داده است. از لحاظ معماري و پلان داراي يك مخزن و تعداد چهل پله بوده و مخزن آن در عمق 20 متري قرار دارد. آب انبار شريعت با تغيير تبديل به موزه آب با نمايش تصاويري از روند تكامل آب، نحوه برداشت و وسايل حفر قنات به نمايش شده است كه معرفي تلاش و زحمت مردم كوير براي بدست آوردن آب در مقايسه با امكانات روز از اهداف اين موزه است. آب انبار در مركز گناباد و در خيابان سعدي واقع شده است.

روستای عمرانی

روستای عمرانی

در فاصله حدود 20 کیلومتری شمال گناباد و مجاور پاسگاه پلیس راه مجموعه عظیم معماری، محصور در برج و بارو مشاهده می‌شود که به عمرانی شهرت دارد. این روستا تا حدود سی سال پیش مسکونی و آباد بوده در حال حاضر هم بافت قدیمی و تاریخی خود را کاملاً حفظ نموده و بادگیرها و تاسیسات دفاعی آن هنوز پابرجاست.
این روستا علاوه بر معابر و بقایای معماری سنتی ارزشمند دارای یک مسجد،حمام، رباط و دو آب انبار بزرگ است که متعلق به دوران صفوی است. روستای متروکه عمرانی به عنوان الگویی از یک آبادی کویری قابل مطالعه است. آنچه در این روستا قابل توجه است عناصر و فضایی است که ساکنین برای سازگاری خود با اقلیم گرم و کویری آن ایجاد کرده‌اند.

 

تک زو

تک زو

جغرافياي طبيعي شهرستان و شهر گناباد نشان می‌دهد كه اين شهرستان در دوران پيش از اسلام معبر داخلي فلات ايران و قسمت‌های شرقي آن محل برخورد و ميدان جنگ لشكريان ايران و توران بوده است. همچنين مشخص است كه در كنار اين معبر اصلي و جنگي كه به وسيله تنگلهاي كلات و زيبد به دشت پشن و گيسور و بلاخره به قسمت‌های شرق ايران می‌پیوسته، آثار تاريخي از جمله قلعه فرود وجود دارد.
قله اي كه قلعه فرود بر فراز آن قرار دارد رفيع و عظيم به وسيله دو تك (تنگه) از قله‌های اطراف خود جدا شده است يكي از دره‌ها به "تك زو" كه ابي به همين نام در آن جاري است معروف می‌باشد. اين آب آبشارهايي به ارتفاع 3 تا 10 متر تشكيل می‌دهد و قريه كوچكي به نام "زو" را مشروب می‌کند. ديوارهاي سنگي اطراف آن بسيار مرتفع به نظر می‌رسد و در بعضي جاها به صورت ايوان مسقف در آمده است، اين منطقه ييلاقي در 30 كيلومتري جنوب غرب گناباد است.

قنات قصبه

قنات قصبه

قنات قصبه (کاریز گناباد) یا کاریز کیخسرو عمیق ترین و قدیمی‌ترین قنات جهان است. انگونه که از منابع کهن و همچنین سفرنامه ناصر خسرو و منابع شفاهی بر می آید آنرا کاریز کیخسرو می گفته اند.

ثبت در یونسکو
پرونده کاریز گناباد برای ثبت در میراث معنوی و ملموس بشریت به یونسکو ارسال شد و پس از رسیدگی به عنوان قنات ایرانی در یونسکو به ثبت رسید. کاریز قصبه گناباد در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۹۶۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. مربوط به ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش و تنها اثر پیشنهاد شدهٔ خراسان بزرگ به سازمان جهانی یونسکو برای ثبت است که در شهر گناباد در جنوب خراسان رضوی واقع شده است.
کاریز قصبهٔ گناباد که یکی از شاهکارهای آبی جهان است، و از دو رشتهٔ اصلی و شش شاخهٔ فرعی تشکیل شده‌است و مادرچاه آن در دامنهٔ شمالی سیاه کوه و خروجی کنونی قنات در جنوب محلهٔ معروف به قصبهٔ شهر (کوی شرقی) قرار دارد. طول این قنات بیش از ۳۳ کیلومتر است و عمق مادرچاه اصلی در انتهای رشتهٔ «دولاب نو» با توجه به شیب زمین حدود ۳۰۰ متر (۵+-) و میزان آب دهی آن بیش از ۱۳۰ لیتر در ثانیه‌است.

ثبت کاریز گناباد در میراث جهانی
برابر گزارش خبرگزاری ها قنات ایرانی در اجلاس استانبول ترکیه در تاریخ 24تیرماه 1395 در فهرست آثار ثبت شده در یونسکو قرار گرفت کاریز گناباد نیز از جمله قناتهای ثبت شده بود.

ویژگی‌های مذکور در تاریخ
ناصرخسرو عمق چاه قنات را ۷۰۰ گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کرده‌است.و نوشته است" آبی عظیم در این کاریز روان است و آن کاریز چهار فرسنگ می رود و آن گفتندکیخسرو فرموده است کردن."بنا به نوشته لباف خانیکی کارشناس باستان شناسی در کتاب قنات گناباد، رشتهٔ اصلی کاریز از قصبه شهر ۱۳۱ هزار و ۳۵ متر طول دارد و در امتداد درهٔ پرآب خانیک حفر شده‌است.قطعه سفال‌های پراکنده در اطراف دهانهٔ چاه‌های این کانال حاکی از این است که رشتهٔ قصبه واقع در مسیر اولیهٔ اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشته‌های دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده‌است. اما ریزش پی در پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چاره‌ای ترغیب کرد که طی آن در فاصلهٔ ۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانال‌ها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.

ابزارهای اصلی قنات
ساعت آبی.ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیار دقیق، کارآمد و همیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه در مناطق کویری که آب مایه حیات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است. با مطالعه استفاده از ساعت آبی در کشورهای مختلف می‌توان گفت در هیچ جای جهان ساعت آبیبه اندازه ایران کارآمد و تاثیر گذار و مستمر نبوده است این ساعت حتی در زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعتهای نوین به بازار آمده بود با آنها رقابت می‌کرد و کشاورزان حاضر به کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای نوین نبودند لذا ضرورت دارد ساعت آبی ایران در میراث معنوی ثبت گردد.
چرخ . چرخ دستگاه مدوری است که به وسیله آن با کمک ریسمان و دلو خاک را از داخل چاه و یا کانال به بیرون می آورده اند.

بازدید و گردشگری
کاریز قصبه گناباد موزه آن به لحاظ موقعیت و قدمت آن یکی از بهترین مکان‌های گردشگری این شهر محسوب می‌شود و هر ساله گردشگران بسیاری را به خود جذب می‌کند. مظهر این قنات در خیابان ناصر خسرو شهر گناباد قرار دارد.

- گوبلو، هانری "قنات فنی برای دستیابی به آب "۱۳۷۱ ،ترجمه سروقد- پاپل یزدی، استانقدس .
- قنات گناباد، رجبعلی لباف خانیکی - پاپل یزدی، انتشارات مرندیز.
- مجموعه مقالات کنفرانس ملی قنات ۱۳۸۲، گناباد، مقاله قنات میراث فرهنگی و علمی ایرانیان، «دکتر محمد عجم ۱۳۸۳
- ویکی پدیای فارسی

 

..:: گالری عکس ::..

یخدان کوثر

یخدان کوثر

یخدان کوثر مربوط به دوره قاجار است و در بیدخت، محله کوثر واقع شده و این اثر در تاریخ ۵ آذر ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۵۰۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
یخ از دیرباز برای خنک کردن و خنک نگه داشتن نوشیدنی‌ها، میوه‌ها، تهیه بستنی و نگهداری غذاهای فاسد شدنی مورد استفاده قرار می‌گرفت. مشخص نیست نخستین یخدان‌ها در ایران چه زمانی ساخته شده‌اند. به گفته کتاب «یخ‌سازی طبیعی و سنتی در ایران» سوزنی شاعر قرن ششم هجری از نخستین کسانی است که در اشعارش به یخدان اشاره می‌کند: نه به مرد یک اندرم یخدان نه سخن چون فقاع یخدانی کس از محلت مرد یک از رز و یخدان نه میوه آرد و نه یخ نماند پندارم در هر حال اکثر یخدان‌هایی که تاکنون باقی مانده‌اند بین دوره‌های صفوی و قاجار بنا شده‌اند. قدمت یخدان کوثر به قرن سیزدهم هجری می‌رسد. در مناطق کویری چون گناباد که گرمای هوا در تابستان بسیار آزار دهنده می‌گردد داشتن یخ در فصل تابستان ثروت بزرگی به‌شمار می‌رفته و از کالاهای تجملی محسوب می‌گشته‌است. یخدان‌ها بناهای مهندسی ساز مردمان کویر در غلبه بر طبیعت در بهره‌وری از دانش برای زندگی بهتر و سازگاری با محیط می‌باشند. یخدان کوثر در چهار کیلومتری شمال شرقی بیدخت در مجاورت روستای تاریخی متروکه کوثر قرار دارد. این یخچال از نوع یخدان‌های گنبد دار با دیوار سایه انداز می‌باشد. در این نوع یخدان مخزن به شکل مخروطی ناقص ساخته می‌شد و به وسیله یک گنبد مخروطی شکل در برابر نور خورشید و گرما محافظت می‌شد. دسترسی به مخزن از طریق یک پلکان صورت می‌گرفت. در میان مخزن یا جایی بیرون از آن، چاه کوچکی می‌ساختند که آب حاصل از ذوب یخ در آن جمع می‌شد. گنبد از خارج پلکانی است و پله‌هایی برای بالا رفتن از گنبد وجود دارد که تعمیر آن را امکان‌پذیر می‌سازد. در نوک گنبد روزنه‌ای تعبیه شده که گرمای درون یخدان را تخلیه می‌کرد. برای تهویه مناسب گنبد را بلند می‌ساختند و برای استحکام بیشتر ضخامت آن را از پایین به بالا کاهش می‌دادند. گنبد موجب می‌گردد که در طول روز قسمتی از آن در سایه و قسمت دیگر در معرض آفتاب قرار گیرد. هر چه ارتفاع گنبد بیشتر باشد تهویه هوا در آن بهتر صورت می‌گیرد. پیچیده‌ترین و کامل‌ترین یخدان‌ها از نظر معماری یخدان‌های شهرهای کویری است که از این بخش‌ها تشکیل شده‌اند: گنبد، مخزن یخ (چال، گور)، پلکان منتهی به مخزن، سطح شیب دار برای سردادن قطعات یخ به مخزن (لیزونک)، چاه تخلیه، در انبار کردن و در تخلیه یخ، دیوارهای سایه انداز، حوض‌های یخ بند، اتاقک ویژه نگهبان فروشنده یخ، انبار کاه یخدان دارای سه دیوار سایه انداز است. دیوار اصلی که درازای آن از دیگر دیوارها بیشتر است دیواری است که در سمت جنوب حوض‌های یخ بند قرار دارد، یک دیوار در سمت شرق و دیوار دیگر در سمت غرب قرار دارد. دو دیوار شرقی و غربی عمود بر دیوارجنوبی می‌باشند. نقش این دیوارها سایه انداختن بر روی حوض‌های یخ بند است که در بین آن‌ها واقع شده‌اند و جنس دیوارها از خشت و چینه می‌باشد. حوض‌ها در شمال و گنبد در جنوب دیوار اصلی قرار می‌گیرد. ارتفاع دیوارها را با توجه به زاویه تابش خورشید در ظهر زمستان می‌ساختند. یخدان‌های گنبددار با دیوارهای سایه انداز بیشتر در شهرهای کویری نظیر گناباد، کرمان، سیرجان، کاشان، میبد، ابرکوه و بافران ساخته شده‌اند. ماکسیم سیرو در کتاب کاروانسراهای ایران، یکی از ویژگی‌های این دیوارها را حبس کردن باد ذکر کرده که عمل یخ زدن را سرعت می‌بخشد. در روزهایی که دمای هوا به زیر صفر درجه می‌رسید به حوض‌های یخ بند که چال و گود نامیده می‌شد آب می‌انداختند تا منجمد و تکه‌های بزرگ یخ تشکیل شود. همچنین شب‌ها محوطه اطراف یخدان را آب پاشی می‌کردند تا دما با وزیدن باد سرد زمستان بیشتر کاهش یابد و فرایند انجماد سرعت گیرد. در ماه‌های دی و بهمن بالاخص چهل روز اول زمستان بهترین زمان برای ساخت یخ بود. گاهی نیز برف موجود در اطراف یخدان را جمع و فشرده می‌کردند و مقداری آب روی آن می‌ریختند تا تکه‌های بزرگ یخ تشکیل شود و گاهی هم برای جمع‌آوری برف به کوه‌های اطراف می‌رفتند. ماکسیم سیرو در کتاب کاروانسراهای ایران می‌گوید: مشاهده آوردن هر روزه یخ، از کوه‌هایی به فاصله ۳۰ کیلومتر تا منطقه مسکونی، چیز دشواری نیست؛ و در سالهایی که برف نمی‌بارید آب بارانی را که در سدهای خاکی (بند) در نزدیکی یخدان جمع می‌شد، پس از آن که گل و لای آن ته‌نشین شد به مخزن هدایت می‌کردند. بین لایه‌های یخ کاه قرار می‌دادند تا یخ‌ها به هم نچسبند و به راحتی جدا شود و در عین حال کاه به عنوان عایق عمل می‌کرد. گاهی در هنگام انبار کردن یخ‌ها دانه‌های انار لا به لای آن‌ها می‌ریختند تا هنگام برداشت، تکه‌های بلورین یخ قرمز رنگ شود. این یخ زیبا، گران و زینت بخش سفره ثروتمندان بود. پس از پرشدن یخدان به جهت جلوگیری از نفوذ گرما جلوی درها را با گل و خشت دیوار می‌گرفتند (اصطلاح درش را گل گرفتن از اینجا مصطلح شده‌است). ضخامت زیاد دیوارها و جنس دیوارها که از کاه گل بود، نقش اصلی را در عایق کردن یخدان داشت. سعی بر این بوده که یخ‌ها حجیم و فشرده باشند تا ماندگاری بیشتری داشته باشند. در مناطق گرم برای به حداقل رساندن نفوذ گرما به درون یخدان برداشت یخ در صبح یا پس از غروب خورشید صورت می‌گرفت. به نقل از کتاب «یخ‌سازی سنتی در ایران» یخ در مکان یخدان یا توسط فروشندگان دوره‌گرد به فروش می‌رسید. قیمت یخ بستگی به کیفیت آن داشته‌است. بهترین و گران‌ترین آن «یخ بلوری» نامیده می‌شد و برای خنک کردن نوشیدنی‌ها مورد استفاده قرارمی گرفت. نوع دیگر آن که کیفیتی متوسط دارا بود برای سرد نگه داشتن مواد غذایی استفاده می‌شد. مشتری نوع سوم که از نظر کیفیت از دو نوع دیگر پایین‌تر و ارزان‌تر بود، بستنی بندها (بند در گویش گنابادی به معانی بستن، سفت کردن، سد، ساختن و درست کردن آمده‌است) بودند. چون بستنی بندها برای درست کردن بستنی مایهٔ آن را در ظروف فلزی می‌ریختند و سپس آن را در یخ می‌گذاشتند و بدین ترتیب یخ با بستنی تماس مستقیم نداشت و باعث آلودگی شیر نمی‌شد. در یخدان کوثر چیزی که منحصر به فرد و از همه جالب تر است بادگیرهایی بسیار ساده است که در دیوار سایه انداز یخدان کوثر تعبیه شده‌اند. دریچه ورودی بادگیر به طرف جنوب و خروجی آن به طرف شمال یعنی رو به حوض‌های یخ بند قرار دارد. این دریچه‌ها برای هدایت باد سرد به طرف حوض‌ها و سرعت بخشیدن به عمل انجماد ساخته شده‌اند. خروجی باد که به طرف حوض‌های یخ بند قرار دارد در سطح زمین اما ورودی آن در سطح بالاتری قرار دارد و کانال بادگیر کوثر از درون شبیه بادگیرهای چپقی سیرجان می‌باشد. یکی از دلایل ساخت یخدان کوثر در این محل نزدیکی به راه عبور کاروانیان بوده که باعث می‌گردید فروش این کالا همچون در گرانبهایی برای یخدان دار سود آور باشد. ورود یخچال‌های صنعتی به ایران از ابتدای دهه ۱۳۲۰ به تدریج به حیات یخدان‌های سنتی پایان داد.

- دانشنامهٔ تاریخ معماری ایران‌شهر. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران

پیران ویسه

پیران ویسه

پیران ویسه، از قهرمانان شاهنامه. او پسر ویسه و از مردم ختن بود و سپهسالار افراسیاب و به تعبیری فرمانروای ختن .نام وی را فیران بن ویسغان و بیران بن ویسکان نیز ذکر کرده‌اند.
پیران در میان پهلوانان تورانی، تنها کسی است که از جهت صفات اخلاقی همطراز شخصیتهای برجستة ایرانی است، زیرا تلاش او همیشه در تفاهم و همدلی ایرانیان و تورانیان در راه صلح بود. او در اغلب نبردهای ایران و توران، در کمال خرد و مردانگی، حضوری فعّال داشت و نمایندة سیاسی و نظامی افراسیاب بود.
در متون کهن ایرانی، پیران و اَغریرث، برادر افراسیاب، تنها بزرگان توران زمین اند که نکوهش نشده‌اند. در اوستا آمده است که توس پهلوان، از آناهیت درخواست کرد تا او را بر پسران دلیر وَئسکه در گذرگاه بلند خشثرسوکه غلبه دهد و بسیاری از تورانیان را به قتل آرد. این پسران وئسکه که در یشت پنجم آمده، پهلوانانی از تبار ویسة شاهنامه‌اند که از سالاری پسر او، پیران، در سپاه افراسیاب، غیر از شاهنامه در مآخذ دیگر فارسی نیز سخن رفته است.
پیران، حامی بزرگ سیاوش و فرزندش بود. چون سیاوش به توران پناه برد، پیران افراسیاب را تشویق کرد تا او را با احترام، پناه دهد و خود با شکوه تمام به استقبال وی رفت و دختر خود، جریره، از شجاعترین زنان شاهنامه، را به همسری او درآورد، که فرود حاصل این پیوند بود. پس از چندی، برای تحکیم موقعیت سیاوش، فرنگیس دختر افراسیاب را برایش خواستگاری کرد. پیران چون سرانجام شوم سیاوش را شنید، سرآسیمه به درگاه افراسیاب شتافت و فرنگیس، همسر سیاوش، را از چنگ نگهبانان رهانید و او را که باردار بود، به ختن برد. پس از تولد کیخسرو، به دستور افراسیاب که نگران جانشینی آیندة نوادة خود بود، کودک را به میان چوپانان فرستاد، اما در ده سالگی او را به نزد خویش بازآورد و به تربیتش همّت گماشت.
به هنگام دستگیری بیژن نیز، پیران وساطت کرد و افراسیاب را از کشتن او منصرف ساخت. بیژن در چاهی افکنده شد و به یاری رستم از آنجا گریخت. پیران با سپاه به تعقیب آنان پرداخت و پس از تلاش پیاپی برای مصالحه ناچار درگیر جنگ شد. پیران که با گودرز هم نبرد شده بود، در حین پیکار از اسب فرو افتاد و دست راستش شکست و به کوه گریخت. گودرز به او پیشنهاد کرد تا زنهار بخواهد و او را به نزد کیخسرو ببرد، اما پیران نپذیرفت و با خنجر به گودرز حمله برد ولی به دست گودرز کشته شد و گودرز خون او را نوشید. کیخسرو با شنیدن خبر مرگ پیران، سوگواریِ فراوان کرد
و فرمان داد تا پیکر او را به مشک و کافور و عنبر بشویند و به دیبای پاک بپوشانند و در دخمه‌ای شکوهمند به خاک بسپارند.
سیاست و زیرکی پیران در تاریخ مثَل شده، چنانکه در متون دوره‌های بعد آمده است که کریم خان زند، آقامحمدخان را «پیران ویسه» لقب داده بود.
طبق شاهنامهٔ فردوسی و گفته‌های محلی قبرپیران ویسه در روستای تاریخی زیبد ودر منطقه درب صوفه قرار دارد و برای صعود به محل گور پیران می‌باید از سمت شرق واز کوره راهی استفاده کرد.
قبر پیران ویسه نیز در یکی از کوه های جنوب گناباد در انتهای دره کوه زیبد در بالای ارتفاعات محلی که به نام درب صوفه معروف است واقع شده، وجه تسمیه به درب صوفه آن است که در انتهای دره در دیواره کوه جایی است شبیه به ایوان و خود دیوار کوه به آن شکل به طور طبیعی واقع شده نه آن که مصنوعی و کار بشر باشد، قدری هم مرتفع تر از سطح دره است و پایین آن هم قدری مسطح است که می توان در آنجا نشست و اطراف آن تماماً سرسبز و خرّم است و چون شکل ایوان دارد و ایوان را در گناباد «صوفه» که همان صفّه است می گویند از این رو آنجا را درب صوفه می گویند و نزدیک آنجا محلی است که به قلعه ی رستم معروف است و بالای آن در کوه جایی است که آن را قبر پیران ویسه می گویند و شرح آن در شاهنامه ذکر شده است.

- ویکی پدیا فارسی
- تاریخ و جغرافیای گناباد نوشته حاج سلطان حسین تابنده گنابادی

مسجد جامع قوژد

مسجد جامع قوژد

روستای قوژد و مسجد جامع آن به فاصله 10 کیلومتری از شهر گناباد واقع است. بنای مسجد شامل ایوانی بزرگ است که در سمت قبله آن قرار دارد و پوشش آن نیز با شیوه ای هنرمندانه به صورت جناغی اجرا شده است.
محراب بر دیوان انتهایی ایوان به صورت فرورفتگی در دیوار با تزئینات ظریفی از مقرنس و کاربندی گچی تعبیه شده است. از فضاهای دیگر این بنا شبستان آن با پایه های خشتی و گلی است که طاق های جناغی و کوتاه ایجاد پوششی بر روی بنا را ممکن نموده است. تزئینات مسجد جامع قوژد منحصر به آجرهای خفته راسته و اشکال لوزی عمودی متصل به هم است. به لحاظ ساختار معماری این بنا متعلق به قرن سیزدهم هجری است.

مسجد جامع قصبه شهر

مسجد جامع قصبه شهر

مسجد جامع گناباد از بناهاي ارزشمند دوره هخامنشيان در خراسان مسجد جامع گناباد است كه در كوي شرقي ( قصبه ) اين شهر قرار دارد . مسجد جامع با نقشه دو ايواني شامل سر در تزئيني ، صحن يا ميانسرا ، ايوان ها شمالي و جنوبي ، رواق و سه شبستان ستوندار است . سردر ورودي ضلع شمال شرقي بنا با طاق جناغي و حاشيه اي تزييني در پاكار طاق مزين به نقوش پرندگان در ميان گل و برگ بوده كه بر روي لايه اي از گچ ايجاد شده است .
ايوان اصلي يا ايوان قبله در سمت جنوبي صحن واقع شده كه با چهار طاق گهواره عرضي و چهار قوس ، داراي تزئيناتي آجري شامل دو قطار پيچ ، نوارهاي اسليمي و يك حاشيه كتيبه قرآني به خط بنايي است كه در پايان عبارت « تسع و ستمائه 609 هـ . ق »‌ ذكر شده است . كتيبه داخل ايوان نيز حاوي نام باني خير و سازنده مسجد است . همچنين در ايوان اصلي مسجد جامع محراب با نقوش هندسي گياهي و كتيبه هايي به خط معلقي مشاهده مي شود . در ضلع شرقي ايوان شرقي شبستاني است موسوم به قرآن كه پوشش سقف آن بر روي چهار ستون قرار گرفته است . آثار و شواهد معماري حكايت از آن دارد كه مسجد جامع فعلي بر روي مسجدي كهن تر بنا شده و در دوره ايلخاني نيز فضاهايي به آن افزوده شده است .

- اداره میراث فرهنگی گناباد

..:: گالری عکس ::..

درب صفّه‬ (در صوفه)

درب صفّه‬ (در صوفه)

ﻳﻜﻲ از ﻣﺰارع ﺗﺎﺑﻌﻪ زﻳﺒﺪ ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ و زیبایی‌ام‪‬ﺤﻞ داراي اهمیت‬ ‫اﺳﺖ ﻗﺮﻳﺔ ﻛﻮﭼﻜﻲ اﺳﺖ ﺑﻪﻧﺎم درب صفّه‬ ﻛﻪ ﻣﺮدم ﮔﻨﺎﺑﺎد آن را درﺻﻮﻓﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ، ‫اﻳﻦ ﻗﺮﻳﻪ در ﺣﺪود ﻳﻚ ﻓﺮﺳﺦ ﺗﺎ زﻳﺒﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ دارد و در اﻧﺘﻬﺎي دره ﻛﻮه زﻳﺒﺪ واﻗﻊ‬ ‫ﺷﺪه و ﺳﻪ ﻃﺮف آن را ﻛﻮه ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ اﺷﺠﺎر ﺑﺴﻴﺎر ﻗﻮي و ﻫﻮاي‬ ‫ﺳﺮد و ﻣﻨﻈﺮه زﻳﺒﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻓﺘﺎب در آن ﻛﻤﺘﺮ دﻳﺪه می‌شود، و در اﻧﺘﻬﺎي آن از‬ ‫ﺑﺎﻻي دره آب ﺟﺮﻳﺎن دارد و داراي آﺑﺸﺎر زﻳﺒﺎﻳﻲ اﺳﺖ و در آﻧﺠﺎ در ﺣﺪود ده ﻣﺘﺮ‬ ‬‫ارﺗﻔﺎع در دﻳﻮار ﻛﻮه ﻓﺮورﻓﺘﮕﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ اﻳﻮان و صفّه‬ می‌باشد و ﺟﻠﻮي آن‬ ‫ﻫﻢ ﺟﺎي ﻧﺸﺴﺘﻦ دارد ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ و ﻗﺪرت اﻟﻬﻲ ﺑﻪدﺳﺖ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪ‬ ‫اﺳﺖ.
در صوفه یک ایوان مرتفع و یک پناهگاه طبیعی در درون یک دیواره کوهستانی است که در فاصله کمی از قله شاه نشین قرار دارد و در بالای این ایوان یک قلعه سنگی وجود داشته و گفته شده که آنجا قبر پیران ویسه بوده است. از بالای قله شاه نشین درب صوفه و تنها گذرگاه کوهستانی منطقه قابل دیدن است. درب صوفه یک پناهگاه طبیعی است اما بخشهایی از آن توسط انسان کنده شده است.
این ایوان در ابتدای یک گذرگاه کوهستانی قرار دارد و طول این گذرگاه دره‌ای شکل بطول دو کیلومتر و عرض ۷ متر و ارتفاع و بلندی حدود ۱۰۰ متر است. این گذرگاه در قدیم یکی از راههای سفر از ناحیه فردوس وطبس به دشت گناباد بوده است. چشمه‌های متعدد آب، وجود گیاهان و درختانی همچون انجیر کوهی- بنه- پسته کوهی- گله‌های آهو- گوزن- قوچ کوهی-گورخر -شیر و یوزپلنگ... و آب و هوای مناسب بعد از طی مسافتی طولانی در مسیر گرمسیری و بد آب و هوای مسیر اصفهان – کویر مرکزی –کرمان - سیستان - طبس تا گناباد، استقرار در تنگل کوهستانی زیبد را توجیه پذیر می‌کند. بر اساس مشاهدات در اطراف قله شاه نشین و تنگل اطراف آن می‌توان تخمین زد که یزدگرد و همراهانش حدود ۴۰۰ نفر سرباز و جنگجو و محافظ - یکصد راس اسب – تعدادی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ راس خر و قاطر به همراه داشته‌اند. اسواران یا اسب سواران مردان جنگی چابک سوار و شکار چیان بوده‌اند. و حمل و نقل بار و آذوقه و حمل و نقل بچه‌ها و بزرگسالان بر عهده قاطرها و خران بوده است. تنگل زیبد و کلاته شهاب گبر ظرفیت تامین آب و خوراک چنین جمعیتی را داشته است. آنها در اطراف چشمه آب و محلی که تشله رستم نام دارد و حاشیه رودخانه در پای قله شاه نشین کاروان خود را مستقر و خیمه گاههای خود را برپا ساخته‌اند و سپس برای پیشگیری از حمله ناگهانی دشمن قله مرتفع و صعب العبور را محل پناهگاه یزدگردسوم نموده و آن را قله شاه نشین نامیده‌اند. از پای این قله که چشمه آب کوه قرار دارد تا اوج قله شاه نشین به طور تقریبی می‌توان گفت حدود هزار متر ارتفاع وجود دارد. محافظان و گاردها در سه مکان استقرار داشته‌اند. پای قله شاه نشین – داخل قلعه سنگی زیبد- داخل درب صوفه و بالای آن.

- ویکی پدیای فارسی
- تاریخ و جغرافیای گناباد نوشته حاج سلطان حسین تابنده گنابادی

کمر زیارت

کمر زیارت

از جاهایی که سابقه تاریخی برای مردم دارد محل معروف به «کمر زیارت» می باشد که آن را چاه مزار هم گویند و از زمان های قدیم مورد توجه عالیه مردم گناباد بوده و اثر تاریخی آن فقط یک آرامگاه است که در بالای کوه واقع شده.
مردم بدانجا اعتقاد کامل دارند و چون در نزدیک ارتفاع کوه واقع شده از این رو به کمر زیارت معروف گردیده است. این محل در یکی از کوه های طرف مغرب گناباد و در بیست و سه کیلومتری غرب عمرانی واقع شده است.
نام این کوه و کوه های نزدیک آن به طوری که آقای حاج شیخ محمدحسین صدر افصحی بیلندی نقل از کتابی که نام آن را تاریخ رخی می گفتند کوه جیز به کسر جیم بوده که شهر آباد کوچکی به نام میمند دارای شش هزار نفوس و چندین مسجد و چند هزار باغ در دامنه آن واقع شده بوده و به طوری که ایشان اظهار می داشتند احمد بن حسن میمندی وزیر سلطان محمد غزنوی اهل آنجا بوده ولی نگارنده با جستجوی زیادی که کرده ام این کتاب را پیدا نکرده و ندیده ام و در کتب فرهنگ فارسی هم نام جیز ذکر نشده است، درباره شخصی هم که در آنجا مدفون است مدرک تاریخی به نظر نگارنده (منبع) نرسید و به طوری که آقای حاج سید مهدی عبادی که از فضلا و وعاظ معروف گناباد می باشند استماع شده و ایشان از مرحوم کربلایی ملاعباس شمس الذاکرین دلویگی نقل نموده اند، یکی از فرزندان حضرت سجاد(ع) در آنجا مدفون می باشد و آن مرحوم آن را مستند به مدرک ذکر نموده بوده و آقای صدر افصحی از یکی از وعاظ گناباد او را ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) ذکر کرده اند و بعض دیگر از فضلای گناباد نام او را یحیی فرزند محمد بن موسی بن جعفر(ع) گفته اند و بعضی هم احتمال می دهند که از علویین ملازمین امامزاده محمد فرزند حضرت موسی بن جعفر(ع) که در کاخک مدفون است بوده که پس از حرکت ایشان با همراهان از طرف ترشیز (کاشمر) به گناباد در آنجا وفات یافته و مدفون شده باشد، ولی هیچکدام مبتنی بر مدرک معتبری نیست.
این آرامگاه در قسمت بالای کوه واقع شده و قبلاً فقط مقدار زیادی سنگ روی آن انباشته بوده و ساختمان نداشته، قبلا به همت جمعی از مردان نیکوکار و معتقد گناباد به ساختمانی در آنجا که دیوارهای آن از آجر و مستحکم است اقدام شد.
عامه مردم گناباد و محولات و بلکه جاهای دیگر در اطراف بدانجا عقیده کامل دارند و برای زیارت می روند و کرامات و خوارق عادات هم نسبت می دهند، و نذرهایی هم می کنند و گوسفند برای قربانی در آنجا می برند و تقسیم می کنند و مخصوصاً گوسفندداران خیلی بدانجا اعتقاد دارند و حتی به قرار مسموع از نیشابور و سرخس هم چوپانان برای زیارت بدانجا می آیند و برای معالجه ی گوسفندان خود از چشمه آبی که در پایین آرامگاه واقع است کوزه ای آب نموده با خود می برند.

- تاریخ و جغرافیای گناباد نوشته حاج سلطان حسین تابنده گنابادی
با تشکر از آقای امین محمدی برای ارسال این مطلب

گنابادنت (gonabadnet.ir) تنها سایت تخصصی ارائه مطالب در مورد گناباد با هدف معرفی گناباد، آداب و رسوم، مراکز دیدنی و تاریخی، روستاها، مراکز تفریحی و سایر اطلاعات مربوط به شهرستان گناباد است.

مدیریت سایت: ایمان محمدی

تلفن تماس: 09154402686

coinpayu